34 عکس دیده نشده از امام خمینی در سی و چهارمین سالگرد ارتحال ایشان + فیلم
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۰۶۰۳۰
به گزارش جماران؛ به نقل از ایرنا، انقلاب ۵۷، از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر جهان، رسانههای بزرگ را بر آن داشت تا عکاسان خود را برای ثبت آن به ایران اعزام کنند؛ این مجموعه به عکسهای امام خمینی (ره) اختصاص دارد که از سوی عکاسان خارجی ثبت شده و در رسانه های داخلی منتشر نشده است.
دربرگیری این تصاویر در جهان چنان بود که بسیاری از عکاسان خود را فارغ التحصیل تجربه انقلاب ایران و این رویداد را نقطه عطفی در کارنامه حرفهای خود میدانستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عکاسی مطبوعاتی به رویداد وابسته است که دهه ۷۰ میلادی و سال های منتهی و پس از این دهه؛ جهان شاهد مهمترین تحولات تاریخی خود بود. انقلاب اسلامی ایران، انقلاب نیکاراگوئه، درگیری مجاهدین افغانستان با نیروهای شوروی، درگیری های مصلحانه جبهه آزادی بخش فلسطین؛ شورش ۱۹۶۹ ایرلند شمالی، اعتراضات مه ۱۹۶۸ فرانسه، جنگ داخلی لبنان، جنگ ویتنام، درگیری های نظامی مصر و لیبی و دیگر رویدادها را می توان بستری برای توجه بیشتر به عکاسی خبری در جهان دانست. نیازهای تصویری سبب شد که آژانس های عکس بزرگی همچون سیگما و گاما شکل بگیرد که فقط بر روی فروش عکس های خبری متمرکز بودند.
در این دوران این آژانس های عکس مهمترین منبع ارائه عکس های خبری در جهان بودند که عکاسان خود را برای پوشش وقایع خبری به سراسر جهان اعزام می کردند.
انقلاب ایران در ۱۳۵۷ شمسی (۱۹۷۹ میلادی) در کنار دیگر رویدادها چنان مورد توجه جهانیان قرار گرفت که اندشمندان بزرگی همچون میشل فوکو نویسنده و متفکر فرانسوی ترجیح دادند از نزدیک شاهد وقوع این رویداد باشند. فوکو طی ۲ سفر کوتاه خود در سال ۱۳۵۷ سر مقالات متعددی همچون «شورش با دست خالی» و «شورش ایران روی نوار ضبط صوت پخش می شود» را برای روزنامه مشهور ایتالیایی کوریر دلا سرا نوشت.
عکاسان بسیاری در سال های منتهی به انقلاب ۵۷ ایران و همچنین سال های پس از انقلاب، از وقایع و تحولات ایران عکاسی کردند که می توان به عکاسانی همچون میشل سبتون، ژیل پرس، دیوید برنت، میشل لیپچیتز، آلن دژان،آلن مینگام،الکس بویی، فرانسوآ لوشون، باب دیر و کریستینا اسپینگر اشاره کرد.
حجم ویدیو: 14.64M | مدت زمان ویدیو: 00:02:54 دانلود ویدیومنبع: جماران
کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه امام خمینی عکس از امام خمینی عکس جدید از امام عکس جدید از امام خمینی زلزله ترکیه و سوریه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۰۶۰۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا میزد؟
عروس ارشد امام در خاطراتی از همسرش شهید آیت الله مصطفی خمینی گفته بود: آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.
به گزارش عصر ایران، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطرهای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛ «آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند.
یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»